جدول جو
جدول جو

معنی حاجی احمدپاشا - جستجوی لغت در جدول جو

حاجی احمدپاشا
(اَ مَ)
حاجی احمدپاشا، در دورۀ سلطان محمودخان اول بسمت صدارت عظمی ارتقاء یافت. مولد او در سواحل بحر ابیض در محلی بنام قوجه بوده است و عموی او حاجی بکرپاشا است و آنگاه که حاجی بکرپاشا والی جدّه شد احمدپاشا سمت کدخدائی او داشت و سپس بدر سعادت بازگشت و کدخدای دربانان رکاب همایون و چاوش باشی گردید و آنگاه که دولت روس آزف را محاصره کرد او برسانیدن ذخیره بمحصورین مأمور گردید و هرچند بدین کار توفیق نیافت ولی آنچه از دست وی برمی آمد دریغ نکرد و آنگاه که محمدپاشا صدراعظم شد در 1150 هجری قمری بکدخدائی صدراعظم منصوب شد و وقتی که محمد پاشا بسمت سر عسکری تعیین شد اورا رتبۀ قائم مقامی رکاب همایون دادند و در 1151 هجری قمری وقتی که در آیدین طغیانی ظهور کرد او با سمت والی گری آیدین مأمور دفع آن گردید و پس از بازگشت کرت دیگر بقائم مقامی رکاب همایون منصوب گشت و در 1153 بمقام صدارت ترفیع یافت و مدت صدارت وی 22 ماه بکشیدو چون او را متهم بارتشاء کردند در 1154 معزول شد واو را به رودس نفی کردند و در 1156 دوباره به وی وزارت دادند و سپس او را به رقّه (در حدود ایران) بسمت سوری جی فرستادند و سپس والی آناطولی و سرعسکر جیشی که بجنگ ایران میفرستادند گردید و پس از آن ولایت بغداد و دیار بکر و حلب بدو مفوض گشت و پس از مدتی در 1161 والی مصر شد و دو سال بدین سمت ببود و سپس بولایت ایج ایل و قندیه و بعد از آن بوالی گری حلب منصوب شدو در 1166 بدانجا درگذشت. رجوع بقاموس الاعلام شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ مَ)
حافظ احمدپاشا، او در زمان سلطان مراد خان رابع احراز مقام صدراعظمی کرد. وی پسر مؤذنی از مردم فلبه است و آوازی نیکو و قریحۀ شعری داشت و داخل سرای همایون شد و ندیم خاص سلطان وقت گردید و بمرور زمان برتبۀ طوغانچی باشی و سپس برتبۀ وزارت و کاپیتانی دریا رسید و آنگاه والی شام گردید وپس از آنکه مأموریت های وان و ارزروم و بغداد و امثال آنرا انجام داد آنگاه که والی دیاربکر بود بمسندصدارت ارتقاء جست و چون بغداد را ایرانیان در آنوقت مسخر کرده بودند نه ماه با دولت ایران برای استرداد آن جنگ پیوست لکن همه جا مخذول و منکوب و بالاخره مأیوس بازگشت و بعودت بحلب مجبور شد و در 1036 هجری قمری از منصب صدارت معزول شد و چون بدر سعادت بازگشت بشرف مصاهرت نائل آمد و وزیر ثانی گردید و در 1040 هجری قمری دوباره منصب صدارت عظمی یافت و پس از صد و ده روز که بدین مقام ببود بتحریک قائم مقام رجب پاشا عده ای از اشرار بر او طغیان کرده و او را بکشتند. او مردی ادیب و شاعر و کریم بود. رجوع بقاموس الاعلام شود
لغت نامه دهخدا